Blogfa - koochooloo-1991-k.blogfa.com - رز زرد کوچولو

Latest News:

جهت عدم حذف!! 18 Aug 2010 | 10:54 am

باز دوباره صبح شد من هنوز بیدارم کااااااااااااااااااااااااش می خوابیدم خولبتو می دیدم!!

شطحیات سپید... 13 Aug 2009 | 07:22 am

خدایا! تو در آن بالا بر قله ی الوهیت٬تنها چه می کنی؟ ابدیت را بی نیازمندی٬بی چشم به راهی٬بی امید چگونه به پایان خواهی برد؟ ای که همه ی هستی از تو است٬تو خود برای که هستی؟ چگونه هستی و نمی پرستی؟ چ...

آخرین پست سال 1387... 17 Mar 2009 | 04:01 am

دو پاره ابر ، آرام و خوش آهنگ به سراغ هم آمدند. ناگهان برقی زد و قهقهه ی دیداری. و دو نیمه سیب سقراطی ، یک سیب شد. و باریدن گرفت. و نخستین بهار ، آغاز شد. امسال هم گذشت.با همه خوبی ها و بدی هاش....

تولد 14 سالگی شیوا... 10 Mar 2009 | 11:07 am

هرسال 20 اسفند هزاران شهاب به سمت زمين هجوم ميارن... چه اتفاقي افتاده که آسمونيا ميخوان خودشونو به زمين برسونن؟ اونا به پيشواز حضور مسافري ميان که زمينو با گامهاي مهربونش نوازش کرد... تا سفرشو از خ...

باز کن پنجره را... 20 Feb 2009 | 06:30 am

باز کن پنجره را و به مهتاب بگو  صفحه ی ذهن کبوتر آبی ست. خواب گل مهتابی ست. ای نهایت در تو ابدیت در تو ای همیشه با من تا همیشه بودن... باز کن چشمت را تا که گل باز شود. قصه ی زندگی آغاز شود. ت...

فراموشت نمی کردم... 9 Feb 2009 | 02:40 pm

سخن دیگر نگفتی ای سخن پرداز خاموشم! فراموشت نمی کردم چرا کردی فراموشم؟ ز سردی های خاک تیره،آغوشت چه می جوید؟ چه بد دیدی،چه بد دیدی زگرمی های آغوشم؟ نه چشم بسته بگشایی نه راه رفته باز آیی، به مرگت...

قلب باران سیاه من... 20 Jan 2009 | 09:36 am

تمام وجودت را با رغبت تمام به من واگذار کردی و همه ی انگیزه ی زندگی من در آن لحظه تو شدی. پس از آن شادی و غم و دلهره و عذاب زندگیم را در تو نوشتم و تو هیچ نگفتی... همچون مونسی همدل و همراهم بودی و ...

پرسيدم از هلال چرا قامتت خم است ؟ آهي کشيد و گفت ماه محرم است... 30 Dec 2008 | 02:29 pm

کربلا را گریه بارانش کنید ناله ها بر سوگوارانش کنید باغ چندی لاله ی پرپر شده خاک آن با اشک زهرا تر شده آید از هر سو صدای یا حسین کیست این خواهرکه گوید یا حسین هر که دارد ناله ی سوزانتری زیر ضرب...

عید قربان سال 1387 9 Dec 2008 | 01:10 pm

خدا عشق بود. عشق ٬ آتش را گلستان کرد. عشق ٬ پسر را به قربانگاه برد. عشق ٬ مرگ به دست پدر را پذیرفت. عشق به جای او ٬ قوچی را به تیغ سپرد. عشق ٬  ابراهیم را بنده ٬ خدا را آفریننده ساخت. و عشق ٬ خش...

پنجره... 4 Dec 2008 | 12:20 am

پنجره را گشودم به نام خدا و به نام عشق که تنها بهانه ی زندگی است باشد که از این پنجره بتوانم نا گفته ها را بگویم نادیده ها را ببینم و ناشنیده ها را بشنوم. و راه رسیدن زندگی را هموار سازم . که ز...

Recently parsed news:

Recent searches: