Blogfa - mahzad1.blogfa.com - درونیات

Latest News:

NOBODY 1 Oct 2011 | 03:12 am

برات بنویسم...؟! برای کی؟! برای هیچکس؟! کدوم هیچکس؟ همون هیچکسی که یه بار اومد با رخساره ای برافروخته و با نفرت گفت: ننویس...؟! آره؟! ------------------------- همان روزی که گفتم آمد. یادتونه؟! ا...

خورشيد من! 15 Jun 2010 | 06:01 am

اما من شب رو باور كردم، مدتهاست! ولي هيچوقت عادت نكردم! مدتهاست كه همه ي زندگي ام در آغوش سرد و تاريك شب، لبريز از زهر انجماد شده است! و خورشيدم، دريغ مي كند از اين تن خسته ي سرد، حتي كورسويي را... ...

امید 27 May 2010 | 11:03 pm

نه! هرگز شب را باور نكردم چرا كه در فراسوهاي دهليزش به اميد دريچه اي دل بسته بودم... شاملو --------------------------------- NC... ...! همچنان در قعرم! ممنونم، از همه ي شما، از چشم هاتون، و ...

حتی نمی 19 May 2010 | 08:22 am

... نمیکنم گله ای لیک ابر رحمت دوست به کشتزار جگرتشنگان نداد نمی --------------------------------- NC... باور کن... باورم کن...

حیرانی ، ویرانی 10 May 2010 | 02:17 am

هرچه صبر کردم... دریغ از جواب، حتی پرعتاب...! چرا؟ تو که میآیی... تو که میبینی... پس چرا جواب نمیدهی؟! من که حتی امید خود بریدم از آن سلام...! من که حاضر شدم به سوختن! پس بیا و باز بسوزان این ...

آمد آمد آمد 22 Apr 2010 | 06:12 am

شايد، آمد... شايد هم خودش نباشد به گمانم، آمد... همین پریروز آمد... اما رخساره برافروخته! نه اينكه "سوخته بود"...  بل، كه بسوزاند دل غمزده اي! شايد او بود كه آمد، چنان باعتاب...! آمد... ولي دريغ ك...

درونیّات 20 Apr 2010 | 02:58 am

اينجا رخساره ي من است! و اين كلمات، همان رنگ رخساره  كه خبر ميدهد از سرّ درون! از حالِ من!  از حالِ درونِ من!  من خراب! اينها كه مينويسم شعر نيست، قطعات ادبي نيست، چرندياتِ از سرِ شكم سيري و نشئه...

خزان 8 Apr 2010 | 09:10 pm

... بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی...!

يك بغض گلوگير 18 Mar 2010 | 10:38 pm

... اي كاش... اي كاش... اي كاش... ”اي كاش ها” طناب داري شده اند بر حلقوم زندگي ام... چهارپايه را از زير پايم نزن! نرو! دريغ مدار... --------------------------------- از همه ممنونم. همه ي شما ك...

یک انتظار کشنده 11 Mar 2010 | 10:30 pm

بيا نه نه، بمان نرو دريغ مدار آن سلام را... بگذار اين كلمات از نفس گرمت جان بگيرند، اين زخم كهنه دمي التيام پذيرد. اين پنجره فقط وقتي موهبت است كه عكس رخ ترا قاب شود. كه بوي ترا به من برساند. هر روز ب...

Recently parsed news:

Recent searches: