Blogfa - rayka65.blogfa.com - ویرانه ی دل

Latest News:

سالگشت تنهاییم 3 Feb 2013 | 01:36 am

باورت می شود؟ بیست و چند خزان تنهایی!!! سالهاست که تولدهایم آبستن تنهایی ست خدای من ! این سالها چقدر تنها بودم و در این تنهایی ام چه فجیحانه با زیستن خود را کشتم امروز سالگشت اولین تنهایی ام....

... سال مرگی دیگر 22 Sep 2012 | 02:29 am

... بعد از شیطان و با شروع خزان من هم متولد شدم از سیبی که حوا خواست آدم چید... ... و انسان مرد! می گویند : روز تولدم فرشته ایی که مرا زمینی کرد توسط کلاغ ها سنگسار شد عجب حکایتی بود زمینی ش...

قحطی دختر که نیست 28 May 2012 | 11:24 am

سلام این شعر از دوست و همکار عزیزم آقای مهندس آقاجانپور هستش . من که خیلی با شعرش حال کردم امیدوارم شما هم خوشتون بیاد اینم لینک وبلاگش حتما سر بزنید عاقبت خاک گل کوزه گران خواهی شد آهای تویی که ا...

حسادت... 20 Apr 2012 | 10:18 pm

صدای خنده ی باد مجبور به سکوتم می کند و در گوشه ی " ویرانه دل "_م می نشینم... آرام و بی صدا گریه می کنم ...گاه فکر می کنم که مترسک وسط مزرعه احساسش از تو بیشتر است حتی شاید چشمانش هم از چشمه...

عیدتون مبارک 19 Mar 2012 | 10:48 pm

خداوندا برای دوستانم دعا میکنم : در این آخرین روزهای سال دلشان را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو دهی که هر جا تردیدی هست ایمان، زخمی هست مرهم، نومیدی هست امید و هرجا نفرتی هست عشق جای آن را فرا گیرد...

بهترین هدیه ی تولدم... 4 Feb 2012 | 09:10 am

بیست و چند سال پیش زندانی این روزگار زشت شدم روزگاری که از جنس من نیست ...از روزی که یادم می آید به رسم عادت سالروز زمینگیر شدنم را جشن می گیرند!!! امروز همان روز است روز تولدم اما... نه !!! ...

تولدت مبارک 20 Jan 2012 | 10:43 am

در ایوان خاطره ام دو صندلی ... یک میز... و یک ‌گلِ سر... ... سفید پوشیده ام سفید صورتی که آبی نباشد ... امسال شمع تولدت را خودم فوت میکنم تولدت مبارک تا آخرین صفحه ی زندگیم در قلبم خواهی بود

عادت 23 Sep 2011 | 07:35 am

شاید یک روز مثل تمام روزها بود اما نه روز بود ولی شب بود!!!! خورشید در آسمان یخ بسته بود و تاریکی می تاباند لحظه ها خسته از ثانیه های تکراری درست تداعی یک زندان را می کردند زندانی که زندان بانش...

انتهای اکنونم ... 25 Aug 2011 | 12:57 pm

ویرانه ایی که می بینی انتهای اکنون است انتهای خاکی که سبز شد گلی که رویید انتهای همان خانه ی صورتی .!!! ... نمی دانم تو اینجا به دنبال چه میگردی؟ در این ویرانه جز تلخی سبز و شیرینی سیاه هیچ ...

مترسک... 7 Jul 2011 | 11:01 am

اینجا کنار "ویرانه ی دلم" مزرعه ای ست که مترسک هایش از کلاغ ها به صرف نابودی مزرعه دعوت می کنند!!! ___________________ پی نوشت : وقتی خوشه های باریک و زرین گندم در وزش نسیم عاشقانه می رقصیدند ...

Recently parsed news:

Recent searches: