Blogfa - sogolnasiri.blogfa.com
General Information:
Latest News:
روز نوشت.... 27 Aug 2013 | 05:27 pm
سلام دوستای گلم... شرمنده این سری بد قولی کردم و هم دیر آپ کردم و هم کامنت ها رو بی جواب تایید کردم!دلیلشو کامل تو روز نوشت میگم اما به طور خلاصه بخوام بگم دلیله جواب ندادنه کامنت ها این بود که عینک ...
روز نوشت جمعه و شنبه: 25 Aug 2013 | 05:24 am
سلام دوستای گلم... دیروز صبح زود بیدار شدم و واسه صبحونه چایی دم کردم و وسایل صبحونه رو هم رو کابینت گذاشتم و خیر سرم اومدم مجله بخونم که یهو با صدای تق و توق بیدار شدم ! ساعت ۹ نیم بود و مامان اینا...
روز نوشت پنجشنبه: 23 Aug 2013 | 07:42 am
سلام عشقای من... امروز ساعت ۷ نیم بیدار شدم و واسه صبحونه چایی دم کردم و کره و پنیر و عسل و مربا سیب هم واسه مامان اینا ردیف کردم و بعدشم خیار حلقه حلقه کردم و یه میز صبحونه دبش چیدم تا بیدار شدند ! ...
روز نوشت سه شنبه و چهارشنبه: 22 Aug 2013 | 07:30 am
سلام دوستای گلم... دیروز ساعت ۱۱ بیدار شدم و نوید بیرون کار داشت و تا اومدم تو سالن دیدم شال و کلاه کرده بره به کارش برسه و یه ساعته برگرده ! منم اومدم تو نت یه کم وبگردی کردم و نوید که برگشت ناهارم...
روز نوشت یکشنبه و دوشنبه: 20 Aug 2013 | 07:05 am
سلام عزیزای دلم... دیروز صبح تا ساعت ۱۱ خونه بودم و بعدش اماده شدیم هر کدوممون رفتیم سمت یه وری تا به کارامون برسیم ! نوید سمت غرب کار داشت و منم سمت شرق!اون رفت بانک و به یه سری کارای عقب مونده اش ...
روز نوشت شنبه: 18 Aug 2013 | 06:47 am
سلام خشجلای خودم... امروز ننه سوگل تا ساعت ۱۱ خواب بود و وقتی بیدار شدم یه شیرینی و چایی زدم بر بدن و بعدشم اومدم سر وقته نت ! کامنت ها رو خوندم و جواب دادم و تاییدشون که کردم رفتم واسه ناهاره نوید ...
روز نوشت جمعه: 17 Aug 2013 | 06:38 am
سلام عزیزای دلم.... امروز ساعت ۸ صبح با صدای آلارم ساعت گوشیه نوید از خواب پریدم و دقیقا قیافم سر صبح این شکلی بود: نویدم طفلکی از خواب یهو پرید و تا قیافه ی داغونه منو دید این شکلی شد: گفتم اخه این...
روز نوشت پنجشنبه: 16 Aug 2013 | 05:47 am
سلام عزیزای دلــــــم.... دیشب بعد از اپ کردنه وب رفتم رو تخت و با گوشیم بازی کردم و یهو یادم افتاد محلول رو به موهامون نزدیم !نویدم خوابه خواب بود و طفلکی مجبور شد بیدار بشه و چشاش بسته بود ولی من ب...
روز نوشت چهارشنبه: 15 Aug 2013 | 06:21 am
سلام عحشای من... امروز صبح تو یه خواب توپی بودیم که از موسسه خیریه زنگ زدند و گفتند فطریه و عیدی بچه ها رو اماده کنید تیم جمع اوری کمک ها تو محلتون هستند!اصن منگ بودم و نتونستم درست جواب بدم فقط گفتم...
روز نوشت سه شنبه: 14 Aug 2013 | 04:57 pm
سلام عخشای من... دیروز زودتر بیدار شدم و اومدم لباسای نوید رو اتو کردم و یه چند تا کامنت هم خوندم ویه وب گردی تند کردم و وقتی شارژ شدم رفتم اماده شدم و وقتی نوید از حموم اومد کاراشو کرد و رفتیم بیرون...
