Blogspot - emamnaghi10.blogspot.co.uk
General Information:
Latest News:
امام و غذا‌های دریای 17 Aug 2013 | 07:42 pm
امام نقی به غذا‌های دریای بسیار علاقه داشتند به طوریکه هر ده وعده ی غذا یی را ماهی میخوردند. روزی ایشان بر تنبلی و خماری فائق آمدند و تصمیم به آبتنی کردن در دریاچه ی اصلی سامرا کردند. همینکه وارد...
زن روسپي و امام 17 Aug 2013 | 07:41 pm
زني زيبا خدمت حضرت رسيده گفت براي فطريه چه بايد بدهم ؟ حضرت فرمودند نيازي نيست با زناني كه درآمد كمي دارند جور ديگري حساب ميكنيم.زن گفت نه درآمدم خوب است حضرت پرسيد شغلتان چيست جواب داد روسپيگري حضرت ...
جبر شهادت برای ائمه، ص69 17 Aug 2013 | 07:38 pm
امام نقی (ع) در خوابی عمیق و سنگین بعد از جماع با سوسن (رض) بود که ناگهان سوسن غلتی زده و چنان لگد جانانه ای بر بیضتین امام زد که خواب و خیال از چشمش پرید. در حالیکه زیر لب فحش ناموسی می داد رفت به بی...
راههاي نقي 17 Aug 2013 | 07:38 pm
روزي يكي از صحابه به امام نقی ورود كرد،منتها بعلت نزدن راهنما با صحابه ديگري برخورد كرد و هردو در دم جان باختند. جلد اول:وقتي نقي هنوز يك راه داشت! نقی معلم
مقعد امام! 17 Aug 2013 | 07:37 pm
ماه رمضان و روزهای آخر عمر نقی بود . ایشان بر منبر گفتند هر کس از من طلبی دارد وظلمی درحقش کردم بیاید و قصاص کند که قصاص در این دنیا آسان تر است اخرت است. در این هنگام مقعد امام به لطف خدا به صدا آمد ...
زکات فطریه 17 Aug 2013 | 07:31 pm
هرگاه یکی از بردگان پارسی امام نقی عیدفطر را به ایشان تبریک می گفت امام نقی عصای خود را به وی شافت می کردند و می فرمودند: «بچه کونی آخه به تو چه؟» پ.ن: البته همه میدانند امام اول زکات فطریه را از او م...
امام و شبان 17 Aug 2013 | 07:29 pm
امام در راه سفر حج از کنار شبانی می گذشتند که دیدند شبان درحال گریه کردن است. امام فرمودند: "ای مرد چرا گریه می کنی" مرد گفت: "هر روز گرگی به گله ام می زند و گوسفندانم را می کشد" امام دست به آسمان بلن...
امام و پیرزن عجوزه 17 Aug 2013 | 07:28 pm
پیرزنی خدمت امام نقی رسید و عرض کرد: «یابن راسولولو در این لحظات آخر عمرم، می خواهم بدانم بزرگترین نعمتی که قرآن به من داده است چیست؟» امام فرمودند: «ای پیرزن عجوزه! بدان و آگاه باش که قرآن دستور داده...
این چند تا لایک داره ه ه ه ه ه؟ 17 Aug 2013 | 07:27 pm
از ابولاشی صدیق نقل است که هر گاه حضرت کنیزی تازه تصاحب می کردند، او را به میان اصحاب می‌بردند و ضربه‌ای بر باسن وی می نواختند و فریاد می‌زدند: این چند تا لایک داره ه ه ه ه ه؟ پامنبری
امام و خزعبلات 17 Aug 2013 | 07:25 pm
روزی شخصی نزد امام رفت و سوال کرد: یابن رسولولا! حکم برخورد با کسی که که از صبح تا غروب خزعبلات می‌بافد چیست؟ حضرتش فرمود: بیدرنگ از وی دوری کن. آن فرد بلافاصله برخاست و از نزد امام دور شد. پا ...
