Persianblog - jbh-boy.persianblog.ir - چرند و پرند

Latest News:

(بدون عنوان) 19 Aug 2012 | 07:16 pm

معجزه ای در کار نیست. نه توی میل‌باکس ‌هایی که پر شده از اسپم‌ها، نه توی وبلاگ که کامنتی نداره و نه اینباکس خالی اس ‌ام‌اس‌ها و نه هیچ چیز دیگر. معجزه ای نیست و با اینحال بی‌ثمر هر چند ساعت یکبار به ...

(بدون عنوان) 17 Aug 2012 | 10:44 pm

آدمایی که با هم سوار تاکسی می‌شن، زن و شوهرا، عاشق‌ و معشوق ها، باید با هم حرف بزنن........باید پچ پچ کنن و یواشکی بخندن، باید گاهی دست هم رو بگیرن، باید یکیشون بی‌هوا دست ببره به روسری اون یکی و چینش...

(بدون عنوان) 14 Aug 2012 | 03:39 am

هر روز که می گذره بیشتر تو خودم فرو میرم. تبدیل به باتلاقی شدم که فقط خودم را به داخل خودش می کشه .......... هر روز که می گذره افکارم خیلی بیشتر از روزهای قبل پریشون میشه. خطوط مطالبی که عاشق یادگیری...

(بدون عنوان) 31 Jul 2012 | 12:52 am

سر کار٬ نشستم رو به مانیتور و چشمم پر اشکه. مجبورم سرم رو پایین بیارم تا نکنه کسی منو ببینه. گاهی احساس میکنم یک فیل روی قلبم نشسته ، هرچقدر ازش خواهش می کنم که بلند بشه٬ نمیشنوه..... مقصر هم نیست. پی...

(بدون عنوان) 27 Jul 2012 | 10:45 pm

هر چقدر هم با تنهایی کنار اومده باشی،هر چه قدر باهاش آشنا باشی،بدونی کجاها باید باهاش راه بیای، هر چقدر در برابرش مقاومت کنی و خودت رو خونسرد نشون بدی؛ به هر حال باز جاهایی هست که کم میاری و میدونی به...

(بدون عنوان) 21 Jul 2012 | 10:22 pm

دختری که زمانی بچه بود و برنامه نویسی یادش میدادم حالا بزرگ شده میخواد بره پیش دانشگاهی، از اینایی که 8-9 میلیون میدن تا رتبه زیر 50 تحویل بگیرن. چند روز پیش تو خیابون با دوستاش دیدمش، واسش آرزوی موفق...

(بدون عنوان) 19 Jul 2012 | 05:20 pm

I wish that you were here or that I was there or that we were together anywhere

(بدون عنوان) 13 Jul 2012 | 03:42 pm

امروز داشتم تو وبسایتها گشت می زدم. از یکیشون صدای آهنگ بلند شد. خواستم تا بلندگو رو قطع کنم، به هر حال اهالی خونه خواب بودن. مکث کردم....یهو مغزم کار افتاد که کسی داخل خونه نیست.......... احساس غریب...

(بدون عنوان) 8 Jul 2012 | 11:49 pm

یه حرفهایی ،یه فکرهایی، یه حس هایی هست که نمیشه گفت. بعد تمام این حس ها ،حرف ها روی هم تلمبار میشه و تو نمیدونی باید در نهایت چیکارشون کنی!!  این فکر ها و حس ها و حرفها گاهی نفس آدمیزاد رو بند میاره ....

(بدون عنوان) 6 Jul 2012 | 02:53 am

اصل مطلب : بعد از کلی شب کاری بالاخره تونستم یه پروژه 3 ماهه رو تموم کنم ....مسخرست!! چی؟؟؟ خب معلومه! اینکه از 7 صبح تا 5 غروب درگیر شغل اول و از 5 تا 11-12 شب درگیر شغل دوم باشی........حالا بعد از ...

Recently parsed news:

Recent searches: