Persianblog - sokhan.persianblog.ir - عاشقانه ها

Latest News:

اندر حکایت های شب بیداری ما 25 Aug 2013 | 11:05 am

شبهای اول فهمیدم که دلبرک بعد خوردن شیر وقتی می خوابه به فاصله پنج تا ده دقیقه بعدش بیدار میشه و میخواد اطمینان پیدا کنه که من کنارش هستم ... بیشتر اوقات منتظر میمونم ،گاهی هم تو همین چند دقیقه خوابم ...

من مست می عشقم ، هوشیار نخواهم شد . 20 Aug 2013 | 01:51 pm

دلبرکم در 10 روزگی .

و اما بچه داری ، شیرین و وقت گیر و دوست داشتنی 18 Aug 2013 | 01:36 am

در مورد دوران بعد زایمان خیلی مطلب خونده بودم و سعی میکنم دچار افسردگی بعد زایمان نشم ، حالا که زایمان کردم مامانم لب باز کرده و همش میگه که من بارداری سختی رو پشت سر گذاشتم و همیشه نگران من بوده ،الب...

یک هفته گذشت . 4 Aug 2013 | 09:09 pm

همین ساعتها بود ، سونوگرافی رفته بودم  و دکتر تایید کرده بود  که جنین کامل هست ، تا ساعت 4 صبر کردم و به منزل دکتر زنگ زدم ، نتیجه سونو رو بهش گفتم و دوباره گفت به خاطر فشار بالای من صلاح میدونه که فر...

ستاره ای بدرخشید و ... 31 Jul 2013 | 10:21 pm

وسرانجام وقتی فشارخون از حد مجاز تعدی کرد ، درروز هفت مرداد نود و دو ، فرشته ای به وزن 2540 گرم وقد 46 سانتی متر با حضورش در زندگیم نعمت را برمن تمام کرد و من مادر شدم .

جایگاهت سبز 24 Jul 2013 | 11:27 am

امروز شصت و سه ساله میشدی ، مامان برات ادوکلن میخرید و تو هم براش یه پیرهن یا شومیز با رنگهای تابستونی و گلهای شاد ، (همیشه برامون جالب بود که تولدهاتون تو روزهای پشت سر هم هست .)  دوست داشتی یک کیک خ...

تک رقمی 23 Jul 2013 | 03:38 pm

اولین ساعتهای پنج شنبه 27 تیر ماه بود که فکرکردم شازده داره میاد ، اورژانس بیمارستان بهمن و بعد هم  بخش زایمان بیمارستان البرز و پیگیری همراه با دکتر محبوبم که اسمش ( محبوبی ) واقعا برازنده اش هست فهم...

نام تو 7 Jul 2013 | 02:55 pm

اما پسرکم ، اینکه تو را چه بنامیم هم از وظایف بزرگ  و سنگینی هست که بر دوش من و بابایی بود ، از روز اول که حضورت بر همه عیان شد ، اسمهای مختلفی پیشنهاد شد ، مامانی مهناز که باید بدونی جز مدرنترین و به...

انرژی مثبت 27 Jun 2013 | 11:50 am

روزهای انتظار به شمارش معکوس رسیده ، انتظار ، اضطراب ، شور وشوق و در کنار همه اونها کارهای شرکت که دقیقا تو این روزها بسیار زیاد شده ، کارهایی که زیاد شده به علاوه حسابداری که رفته و به خاطر صرفه جویی...

روزهای انتظار- 6 12 Jun 2013 | 11:57 am

و اما خرید وسایل پسر کوچولوی عزیزم ، گفته بودم که به خرید زیاد هیچ اعتقادی ندارم، چون در مورد لباس از جثه آقا کوچولو هیج اطلاع دقیقی ندارم و در مورد اسباب بازی دوست دارم که خودش هر بار تو شادی خریدش ش...

Recently parsed news:

Recent searches: