Blogfa - handtoohand.blogfa.com - handtoohand
General Information:
Latest News:
کنجکاوی 5 Aug 2012 | 01:40 am
همینجوری کنجکاو شدم بدونم کسی هست از دوستای قدیمی که هنوزم به اینجا سر بزنه؟ اگه هست میشه روشن بشه
Untitled 14 Apr 2010 | 03:18 am
یه مدت نیستم. راسش حالو حوصله ام به زیر صفر رسیده
اولین جلسه ی رانندگی 9 Apr 2010 | 03:19 am
نمیخواستم بنویسم اما خب جز شماها هم که کسیو ندارم باهاش حرف بزنم. مامان و لادن همه اش میگن تو خیلی ناله میکنی. میدونم و خودمم قبول دارم. چون من مرتب توی استرس هستم. از همه چیز توی زندگیم میترسم. کوچک...
قبول شدم 8 Apr 2010 | 06:20 am
سلوم خودتون گفتید دیگه. قبول شدم شکر خدا. از فردا ساعت 9تا 11 شهریم شروع میشه. چه فایده. این امتحان امروز امتحان اصلی نبوده و تنها برای معرفی به شهر انجام میشه. یعنی چی آخه؟ چرا اینقدر سختش کردن. خب ...
دایی مهمونه امشب 7 Apr 2010 | 04:44 am
سلاملیکم نیستم؟ خب معلومه کجام دیگه. دارم درس میخونم.:دی یعنی من به این نتیجه رسیدم که خدا رو شکر فوق شرکت نکردم. چنان استرسی توی این چند روز بهم افتاده که عین روزای امتحان لیسانسه. دیروز تو خوابو ب...
میشینم هرشب و هرشب سرراهت تا چشام بیفته تو چشم سیاهت 3 Apr 2010 | 11:24 pm
چهارشنبه برای شام خونه ی عمو دعوت بودیم. البته عمو رفته بود شهرستان و زنعمو بخاطر اینکه دخترش کلاس کنکور داشت مجبور شد همینجا بمونه. عید خیلی بهشون سخت گذشته بود. زنعمو همه اش در حسرت بود که هفت ماهه ...
اولین دعوا 2 Apr 2010 | 03:33 am
به سلامتی امروز اولین دعوای بودن در خونه ی مامان اینا رخ داد. خدایا من تازه شمبه کلاسم شروع میشه. یه ماه باید اینجا باشم. کلاسم رو خیلیا درست حدس زدند. اره خانوم ابی عزیز. کلاس رانندگی. همونی که به قو...
کلاس جدید 30 Mar 2010 | 12:21 pm
خبر خاصی نیس. خونه ی مامان اینا هستم. هنوز برنگشتن. البته رفتن اصفهان. چقدر از یزد تعریف کردن. خوش به حال تموم یزدیها. دیروز وسایلمو جمع کردم یه آژانس گرفتم اومدم اینجا. امروز هم با لادن رفتیم بیرون ...
سال 89 تا این لحظه 28 Mar 2010 | 04:37 am
سلام علیکم. از دیروز مشغول وب خوندن و فیلمو سریال دیدن بودم. کلی هم دلتنگ بودمو یه دم گریه میکردم یه دم بغض. خلاصه شب بدی بود. زن بابا رو هم که دیدم گرفتم خوابیدم. برای نماز که بیدار شدم دوباره خوابم...
روز شیشم عید روز اول تنهاییم. 27 Mar 2010 | 03:48 am
سلام به عده ی بسیار کمی که حاضر هستنو جمع کثیری که غایب. سام رفت سرکار. من تنهام. فعلا حوصله ندارم. مامان اینا هم مسافرت هستنو من تنها توی خونه توی ساختمون و توی شهرمون هستم. سه روز اصفهان بودیم با م...
