Blogfa - setare11.blogfa.com - در آرزوی دریا
General Information:
Latest News:
Untitled 15 Nov 2012 | 07:55 am
به خیالت که می افتم واژه هایم شعر می شوند ! می بینی !! چه بهانه ی عاشقانه ای دارم برای غرق شدن در خیالت !!
Untitled 15 Nov 2012 | 07:49 am
تقدیم به نازنینی که عاشقانه دوستش دارم وکنارم نیست !!! میبینی تا کجای تنهایی رسیده ام !؟ از روزی که غم بر خاطره های شعر وقاصدک سیلی زد، نگاه عسلی ام - تلخ شد !! کاش فقط کسی بیاید ومشتی خنده ب...
Untitled 25 Nov 2011 | 03:35 pm
َبا سلامی گرم به همه دوستان شاعر وغیر شاعر!میدونم خیلی وقته چیزی ننوشتم اما مشکلات وگرفتاری آنچنان دست و پای دل را بسته بود که واژها هم مدتی با من قهرند. اما در عوض تمام این نامهربانیهای کلمات میخو...
Untitled 18 May 2010 | 01:41 pm
تازه عاشق ستاره ها شده بودم که به میهمانی هیاهوی نورم بردند وکبوتری را که صمیمانه عشق را زیارت کرده بود در پیشگاه معبد دیدگانی صبور قربانی کردند و هیچ کس نپرسید : به کدامین آسمان بی ستاره تب...
Untitled 6 Jan 2009 | 01:59 pm
امام سجاد (ع) : هر مؤمنی كه بگرید بر قتل حسین (ع) به نحوی كه اشك بر چهره اش جاری شود ، خداوند او را جاودانه در خانه ای از خانه های بهشت جا می دهد رهگذر صدایت که کردم هنوز آسمان به من وتو حسود ن...
جشن غزل 8 Oct 2008 | 01:20 pm
آن شب که تازه شنیدم دوباره میآیی یادم نبود به جز یـــــــــــــک نگاه رویــــــایی گفتی که عشق را به پشــــــــیزی نمیخری وقتی که بی من غمگین همیشـــه تنهایی سکوت حرف قشنگی برای چشمت نیست وقتی غز...
فرجام 24 Aug 2008 | 02:59 pm
وقتی زنجیر های بی تفاوتی دست های ریشه کن شده ام را به طوفان گره میزنند .، ومن می مانم ودیگرانی که سلامشان نگاهی خنده دار است .، عادت میکنم به خداحافظی ووقتی می آید دیوانه ای که دست هایش را می بند...
سفر 27 Jul 2008 | 01:32 pm
سلام دوستان !این کارو که میخوام براتون بنویسم چندسال پیش نوشتم .وچون تحت تاثیر صدای دلنشین خسرو شکیبایی در کاست نامه ها ونشانی های سید علی صالحی این نوشته ها روی کاغذ اومد حالا ترجیح دادم به یاد این ...
التماس 3 Jul 2008 | 11:49 am
غزل رو بخونید اگه دوست داشتید نقد کنید دیدی که بعد خود به کجا می رسانیــــم ؟ دیدی که بی تو گمشده ای بی نشانیم این سایه های سرد همه بامن غریبه اند کی از زمین وزمان می رهانیــــــــــــــــم؟ گ...
مسافر سپید 25 Jun 2008 | 04:06 pm
بودی! لحظه بود!و حنجره ام در شادترین صداها می رقصید. وقتی حضورت در چمدان زیارتی دور از من فاصله گرفت/ انتظارت را هر روز آب وجارو کردم. خواب دیده بودم که مسافر میشوی سپید. ولی خدا لعنت کند این با...
