Blogfa - shamemahtab1.blogfa.com - شام مهتاب
General Information:
Latest News:
صنم.......!!؟ 25 Aug 2009 | 04:32 am
دوباره از صدای تو ترانه میسازد دلم. چگونه در غزل تورا دوباره جا دهم صنم. شروع این غزل چنین گریستن به حال ماست!! اگر نمانی ای صنم دوباره در مقابلم.... تمام کن تو شاعری که شعر هم بهانه ایست. چگونه ...
یک استکان چای روی دیوار دیوانگی.......... 7 Apr 2009 | 12:40 am
نگاهت را به نگاهم که حیران در پی عشق است خیره کن. فرار نکن........... آخر این بازی سکوت نیست.......... گناه من چیست که مهره سیاهم در صفحه شطرنج....... در کنارم هنوز برای داشتن تو تاس می ریزند........
سخنی با خدا.........با خودم......... 19 Mar 2009 | 03:31 am
بالهایت را ای مهربان چتری کن به وسعت مهربانیت..... تا در امان باشم از این نا مهربانی ها از این نا ملایمتها. خسته ام ... دستان سردم را بگیر که میدانم جز تو کسی تاب سرمای دستانم را ندارند...... میدا...
تولدی دیگر.............. 29 Jan 2009 | 01:31 am
و در دستان تو بود که من دوباره روییدم. تو همانی که مرا به صبح می راند ومن تو را نمی دیدم....... با همان دستهایی که مرا تا صبح آورد. توراست میگفتی.....! من از آسمان آبی چیزی در نیافته بودم. جز این...
پایان کار 2 Dec 2008 | 11:57 pm
پایان کار در سرمای زمستان شعله ای برافروخته ام.سفره ای چیده ام. و اکنون در انتظار تو ایستاده ام درون سفره سیب سرخ رفاقت جلوه ای خاص دارد. چه چیزی بر روی سفره کم است . به پستوی خانه میروم در آنجا ...
نان آوران شهرم 10 Aug 2008 | 10:10 pm
شهرداری آمد جمع کن برد برو روزیت را بردند جمع کن زود برو تو گناهت در چیست که چنین هیرانی به چه جرمی ا کنون سستی وترسانی سد معبر کردی تو خودت میدانی روزیت را بردند که چنین گریانی؟!! اشک چمانت...
همراه با سهراب......... 23 Jun 2008 | 11:16 pm
قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب قایقم اینجا نیست قایقم در دریاست؟! من ندانم که کجاست!! در پی قایق خود من روانم هنوز وای این قایق کو نگرانم هنوز من سوارم بر شعر آب دریا اشعار نا خدایم سهراب...
با افکار من......... 4 Jun 2008 | 09:12 am
همزبان با شعر هایم میسرایم از تفکراتم تفکراتی که همچون وزنه ای بر پاهایم زنجیر شده ومرا به سوی عمیق ترین آبها هدایت میکند سعی بر آن دارم که رهایی یابم از این زنجیر اما ............ مینویسم تا بدان...
Untitled 22 May 2008 | 04:59 am
در این دنیای بی حاصل مرا قابل نمی بینی اگر چه سخت است اما مرا لا یق نمی بینی مگر شور نگاهم را تو ای قافل نمی بینی مرا سوزاند عشق تو تو حتی این نمی بینی دلم در دام ولی افسوس تو عشقم نمی بینی ...
دریا 9 May 2008 | 02:05 am
اینک که مرا به دنبالت کشانده ای چه انتظاری داری از یاد برمت ! می خواهم خرده نانی از کف دستانت . برای چه آن را دریق می داری از من ای دریا. به زمزمه هایم خوش آمدی ای دریا! هزار پرنده در چشمانت لان...
