Rastanak - rastanak.ir - دنیای داستان کوتاه راستانک

Latest News:

هر چیزى آفتى دارد… 8 Aug 2012 | 05:15 pm

هر چیزى آفتى دارد ؛ آفتِ علمْ فراموشى است، آفتِ نجیب زادگى تکبّر، آفتِ عبادتْ ریا، آفتِ خردْ خودپسندى، آفتِ زیرکى خودستایى، آفتِ بخشندگى اسراف، آفتِ حیا ناتوانى، آفتِ بردبارى خوارى و آفتِ نیرومندى زشت...

داستان تلاش و کار روزانه یک مادر واقعی 1 Aug 2012 | 09:44 pm

مامان و بابا داشتند تلویزیون تماشا می کردند که مامان گفت: “من خسته ام و دیگه دیر وقته، میرم که بخوابم”. مامان بلند شد، به آشپزخانه رفت و مشغول تهیه ساندویچ های ناهار فردا شد، سپس ظرف ها را شست، برای ش...

بندگی… 1 Aug 2012 | 09:11 pm

گویند خطابه ای است از جانب خداوند به موسی(ع) بدین شرح: … ای پسر عمران! هرگاه بنده ای مرا بخوانَد، آن چنان به سخن او گوش می سپارم که گویی بنده ای جز او ندارم اما شگفتا که بنده ام همه را چنان می خوانَد ...

موسی(ع) و خداوند 1 Aug 2012 | 06:17 pm

یکی از مکالمات خداوند و موسی(ع): ای پسر عمران! هرگاه بنده ای مرا بخوانَد، آن چنان به سخن او گوش می سپارم که گویی بنده ای جز او ندارم اما شگفتا که بنده ام همه را چنان می خوانَد که گویی همه خدای اویند ج...

آب رفتن بودجه(تقدیم به حسن؛که منتظر داستانک نشسته) 31 Jul 2012 | 05:55 am

گویند روزی شیخنا بر مسلک هدایت خویش تکیه زده بود و مریدان بر گرد او چون شمعی حلقه زده و اصحاب نکته‌ها از شیخ پرسیدی و شیخ آنان را اشارت فرمودی و اصحاب از نور شیخ بهره بردی . در این میان مریدی از مریدا...

حکایت شیری که عاشق آهو شد 30 Jul 2012 | 09:41 pm

شیر نری دلباخته‏ی آهوی ماده شد. شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ حیوانات دیگر دریده شود. از دور مواظبش بود… پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست، شیری را دید که به آهو حمله ...

در تکاپو… (سخنی از سقراط) 30 Jul 2012 | 09:34 am

در تکاپو… تا بهتر از آن باشیم که هستیم بهتر از این شیوه ای برای زیستن نیست In the bustle … Til we have been better that are better This is no better way to live

در تکاپو… (سخنی از سقراط) 30 Jul 2012 | 08:59 am

در تکاپو… تا بهتر از آن باشیم که هستیم بهتر از این شیوه ای برای زیستن نیست In the bustle … Til we have been better that are better This is no better way to live

خانه ای با پنجره های طلایی 29 Jul 2012 | 09:40 pm

پسر کوچکی در مزرعه ای دور دست زندگی می کرد هر روز صبح قبل از طلوع خورشید از خواب برمی خواست وتا شب به کارهای سخت روزانه مشغول بود هم زمان با طلوع خورشید از نردها بالا می رفت تا کمی استراحت کند در دور ...

خانه ای با پنجره های طلایی 29 Jul 2012 | 09:40 pm

پسر کوچکی در مزرعه ای دور دست زندگی می کرد هر روز صبح قبل از طلوع خورشید از خواب برمی خواست وتا شب به کارهای سخت روزانه مشغول بود هم زمان با طلوع خورشید از نردها بالا می رفت تا کمی استراحت کند در دور...

Recently parsed news:

Recent searches: